شوق در عبادات

ساخت وبلاگ

تکلیف یعنی همان کلفت , سختی

 انسان باید یواش یواش از تکلیف به در بیاید , البته صورت ظاهری تکلیف هست اما یواش یواش باید نماز را با شوق بخواند , با عشق بخواند , با محبت بخواند , و این راهش دو تا مسیله ی اصلی است

 اول معرفت است , وقتی انسان یک چیزی را شناخت , بعد از آن با شوق به سمتش می رود

اهل فهم و ادراک شوید !!! اگر انسان ادارکش برود بالا , آهسته آهسته عشق در او جوانه می زند . شناخت و معرفت عشق و شوق می آورد . اهل شناخت اگر باشیم , بدانیم نماز چه هست و حداقل تاملی در مسایل بکنیم , اهل مطالعه باشیم , اهل شنیدن حرف اولیای حق باشیم , آن موقع انس می گیریم و شوق پیدا می کنیم .

 

خیلی ها می گویند وای 16 , 17 ساعت روزه !! چه می دانند که روزه چه هست ! چه می دانند که با یک روز روزه اولیای حق پرواز می کردند ! چه حال ها کسب می کنند , فکر می کنند که حال که ایشان زبانش بسته است ناراحت است ! یک ساعت و چند ساعت غذا نخورده ناراحت است !!!

خب پس با معرفت انسان از کلفت و سختی به در می آید .

خداوند ما را برای سختی نخواسته , خداوند برای ما آسانی خواسته , یرید الله بکم الیسر و لا یرید بکم العسر , خدا برای شما آسانی می خواهد , خدا ما را به سمت خودش دعوت کرده , به سمت خودش که سختی نمی شود . ایت الله بهجت می فرمودند : امکان ندارد غنی با لذات , ما را به سمت خودش دعوت کرده باشد , به سمت سختی و تنگنا و حرج و ... این حرف ها چیه ؟؟؟!! این که می گویند سخت است , برای این می گویند که حواستان باشد که در راه محکم باشید نه اینکه کل راه سخت است  سوره بقره را ببینیم , چند بار خدا گفته الا ان اولیا الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون, آگاه باشید که دوستان خدا نه ترسی دارند و نه غمی  , بروید سرچ کنید ببینید چند بار این آیه در قران آمده است !

 

این آیه یعنی حرکت انسان به سمت ایمنی و شادمانی است , هر کس خلاف این می گوید که باید بترسیم  , در ترس از قیامت که چه بشود و چه نشود ! این چه گمانی است که به خدا داریم ؟ این چه گمانی است که به رحمت حق داریم ؟؟ این چه گمانی است که به اولیای حق , به راه خدا , به بهشت داریم , آخر این گمان است !!!!

از آن طرف می گوید همیشه در حزن باش , بله حزن ظاهری . تو باید از این ها در بیایی , آهسته آهسته آب شسته می شوی بعد می روی به سمت شادمانی و ایمنی , قلب مطمین وشاد .

 

و دیگری اینکه اهل انس باشید , همان سختی ولی سختی را ادامه دهید , سختی را در واجبات ادامه دهید . و در مستحبات هم هر موقع که حال داشتید .

 

پس این از اصول است , در واجبات به سختی وآسانی توجه نکنید , نماز را اول وقت بخوانید .

 

 در مستحبات حتما به سختی و آسانی توجه کنید ! یعنی هر زمانی که حال نداشتید امر مستحبی تعطیل شود .

 حرم حضرت علی ابن موسی الرضا رفتید , اصلا رفتید حرم حضرت ابا عبدالله , به به , به آنجا رسیدید , اول شوق داشتید و نیم ساعت نشستید , بعد دیدید هوا گرم است و گرسنه شدید , چه کار کنید ؟ بلند شوید و در حرم نمانید , اصلا خوب نیست . مضر است , بلند شوید بروید . با پای شوق میتوان حرکت کرد , بروید بیرون , شوق پیدا کنید

 

باید با پای شوق بروی . خداوند تو را دوست دارد با محبت باید بروید . پس در مستحبات فقط با پای شوق بروید . همیشه شوق را در خودتان ذخیره کنید , هر وقت دیدید یک کمی کم حوصله شدید , در عبادات , در طاعت و ... خداحافظی کنید ,با شوق خداحافظی کنید ! با اشتیاق بروید , یک نانی , یک آبی و بعد دوباره برگردید , دوباره با شوق سر همان سفره بنشینید , ان شاالله .

 

erfanomeraj.blogfa.com

عرفان همراه با دکتر سید مهدی هومان بهشتی...
ما را در سایت عرفان همراه با دکتر سید مهدی هومان بهشتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : erfanomerajo بازدید : 193 تاريخ : دوشنبه 25 بهمن 1400 ساعت: 2:37